معروف که آن را مایۀشیر نیز خوانند. (آنندراج). مایه ای که بدان شیر را ستبر نموده و چغرات سازند. (ناظم الاطباء). مایۀ ماست. ماستی مانده و به نسبت ترش شده که بمقدار کمی در ظرفی شیرگرم شده ریزند تا آن شیر بسته و ماست شود
معروف که آن را مایۀشیر نیز خوانند. (آنندراج). مایه ای که بدان شیر را ستبر نموده و چغرات سازند. (ناظم الاطباء). مایۀ ماست. ماستی مانده و به نسبت ترش شده که بمقدار کمی در ظرفی شیرگرم شده ریزند تا آن شیر بسته و ماست شود
که خانه راست دارد. که بر جهت واحدی است. که یکرویه است. آدم راست و امین را گویند و در اصطلاح کسی را گویند که با همه کسی از قرار راستی و درستی معاش کند. (آنندراج) (انجمن آرا). کسی که با همه کس از روی راستی و درستی ودیانت و امانت معاش کند. (ناظم الاطباء) (برهان). به معنی کسی که راست و درست باشد. (غیاث) : با من ای خاصگان درگه من راست خانه شوید چون ره من. نظامی. چو راست خانه کسی ام که روزگار مرا همی طرازد بر خط استوا پرده. کمال الدین اسماعیل (ازآنندراج). ، کنایه از چیز راست و درست باشد. (از آنندراج) ، مستقیم. درست: کجیها شد ز شرعت راست خانه کمانها نیز آمد بر نشانه. ناظم هروی (از آنندراج). ، راست رو: مهرۀ شطرنج هرگاه راست برود راست خانه است و شاه شطرنج همیشه راست حرکت میکند. (هفت پیکر چ وحید ص 100)
که خانه راست دارد. که بر جهت واحدی است. که یکرویه است. آدم راست و امین را گویند و در اصطلاح کسی را گویند که با همه کسی از قرار راستی و درستی معاش کند. (آنندراج) (انجمن آرا). کسی که با همه کس از روی راستی و درستی ودیانت و امانت معاش کند. (ناظم الاطباء) (برهان). به معنی کسی که راست و درست باشد. (غیاث) : با من ای خاصگان درگه من راست خانه شوید چون ره من. نظامی. چو راست خانه کسی ام که روزگار مرا همی طرازد بر خط استوا پرده. کمال الدین اسماعیل (ازآنندراج). ، کنایه از چیز راست و درست باشد. (از آنندراج) ، مستقیم. درست: کجیها شد ز شرعت راست خانه کمانها نیز آمد بر نشانه. ناظم هروی (از آنندراج). ، راست رو: مهرۀ شطرنج هرگاه راست برود راست خانه است و شاه شطرنج همیشه راست حرکت میکند. (هفت پیکر چ وحید ص 100)
رودخانه ای است که ببحر خزر میریزد و محل صید ماهی می باشد. کیهان گوید: رودهایی که از تولم گذشته وارد مرداب میشوند اغلب به اسم خاله معروف است مانند راست خاله، نوخاله... که همه دارای ماهی هستند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 67)
رودخانه ای است که ببحر خزر میریزد و محل صید ماهی می باشد. کیهان گوید: رودهایی که از تولم گذشته وارد مرداب میشوند اغلب به اسم خاله معروف است مانند راست خاله، نوخاله... که همه دارای ماهی هستند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 67)
مایۀ دست. سرمایه. (آنندراج) (غیاث) : استکفافی در علم استیفا ساخته است که دستمایه است مر جملۀ حساب را. (لباب الالباب چ براون ص 109). چه ترجمه کلیله و دمنه که ساخته است (نصراﷲ منشی) دستمایۀ جملۀ کتاب و اصحاب صنعت است. (لباب الالباب)
مایۀ دست. سرمایه. (آنندراج) (غیاث) : استکفافی در علم استیفا ساخته است که دستمایه است مر جملۀ حساب را. (لباب الالباب چ براون ص 109). چه ترجمه کلیله و دمنه که ساخته است (نصراﷲ منشی) دستمایۀ جملۀ کتاب و اصحاب صنعت است. (لباب الالباب)
هر چیز خوش مزه که تندی نداشته باشد. (آنندراج). شیرین مزه. (غیاث اللغات). خوش مزه و خوش طعم و شیرین مزه. (ناظم الاطباء) ، بمجاز، با ذوق: ساغر صحبت هر طایفه لب چش کردم آدم راست مزه در همه عالم نیست. باقر کاشی (از آنندراج)
هر چیز خوش مزه که تندی نداشته باشد. (آنندراج). شیرین مزه. (غیاث اللغات). خوش مزه و خوش طعم و شیرین مزه. (ناظم الاطباء) ، بمجاز، با ذوق: ساغر صحبت هر طایفه لب چش کردم آدم راست مزه در همه عالم نیست. باقر کاشی (از آنندراج)